مرد سگی که نیمی سگ و نیمی انسان است، سوگند می خورد از شهرشان دربرابر گربه شروری به نام پیتی محافظت کند.

سید می خواهد سه تخم دایناسور را حیوان خانگی خود کند؛ اما مادر واقعی دایناسورها او را می رباید و به یک دنیای گمشده در زیر زمین می برد. حالا دوستان سید باید او را پیدا کنند و نجاتش دهند.

وقتی کارنِ کامپیوتر تصمیم می گیرد کل دنیا را تصاحب کند، پلانکتون باید با کمک باب اسفنجی و دوستانش جلوی او را بگیرد.

وقتی چارلی برادر کوچک ویلی که قدرت های فوق العاده ای دارد و تمام توجه ها را به خودش جلب کرده به دنیا می آید، رویای ویلی برای مبارزه با جرم و جنایت در کنار پدر پلیسش نقش بر آب می شود.

چامپ نگرش سختگیرانه اش را کنار می گذارد و جانش را به خطر می اندازد تا از میان کولاک و خیابان های پرخطر نیویورک پرواز کند و یک دارایی ارزشمند را به زنی مهربان بازگرداند.

یومی در مغزش سلول های مختلفی دارد که هرکدام مسئول احساسات و اعمال او هستند؛ اما نگرانی های او درباره آینده باعث تعارض میان سلول هایش شده و سلول اضطراب را بزرگ و بزرگتر کرده است.

نزدیک جنگل های بارانی، دختری به نام کریا از یک بچه اورانگوتان نگهداری می کند. او به همراه دو دوست دیگرش باید دربرابر دشواری ها و موانع جنگل دوام بیاورد.

وقتی پدینگتون متوجه می شود عمه دوست داشتنی اش از خانه سالمندان خرس ها غیبش زده، برای پیدا کردن او به همراه خانواده براون راهی جنگل های آمازون پرو می شود و در راه به گنجی افسانه ای بر می خورد.

گرومیت نگران است که والاس بیش از حد به اختراعاتش وابسته شده باشد. وقتی والاس یک جن کوتوله هوشمند اختراع می کند که صاحب ذهنی مستقل می شود، معلوم می شود گرومیت بی جهت نگران نبوده است!

به خاطر کارهای گرین گابلین و ونوم، سرقت وسائل تکنولوژی به بیشترین میزان خود رسیده است. آیا مرد عنکبوتی می تواند پیش از نابود شدن نیویورک سیتی به نقشه شرورانه و مرموز آن ها پایان دهد؟