یک کفش کتانی گران قیمت در نیویورک سیتی گم می شود و برای نجات خواهرش و بازگشت به صاحب واقعی خود باید تمام تلاش خودش را بکند.
گرومیت نگران است که والاس بیش از حد به اختراعاتش وابسته شده باشد. وقتی والاس یک جن کوتوله هوشمند اختراع می کند که صاحب ذهنی مستقل می شود، معلوم می شود گرومیت بی جهت نگران نبوده است!
یومی در مغزش سلول های مختلفی دارد که هرکدام مسئول احساسات و اعمال او هستند؛ اما نگرانی های او درباره آینده باعث تعارض میان سلول هایش شده و سلول اضطراب را بزرگ و بزرگتر کرده است.
چامپ نگرش سختگیرانه اش را کنار می گذارد و جانش را به خطر می اندازد تا از میان کولاک و خیابان های پرخطر نیویورک پرواز کند و یک دارایی ارزشمند را به زنی مهربان بازگرداند.
دو پروانه که یکی از آن ها فقط یک بال دارد و دیگری از ارتفاع می ترسد، در مهاجرت سالانه خود با یکدیگر دوست و همراه می شوند و معنای واقعی شجاعت را در این مسیر می آموزند.
دخترکی به روستای پدربزرگش در ژاپن می رود تا پیش او زندگی کند و با شبح یک گربه به نام آنزو دوست می شود که نگهبان او می شود.
سید می خواهد سه تخم دایناسور را حیوان خانگی خود کند؛ اما مادر واقعی دایناسورها او را می رباید و به یک دنیای گمشده در زیر زمین می برد. حالا دوستان سید باید او را پیدا کنند و نجاتش دهند.
مرد سگی که نیمی سگ و نیمی انسان است، سوگند می خورد از شهرشان دربرابر گربه شروری به نام پیتی محافظت کند.
پس از آنکه طوفانی وحشتناک خانه یک تنبل تروفرز به نام لورا و خانواده اش را خراب می کند، آن ها با کامیون اغذیه قدیمی خود به شهر مهاجرت می کنند به این امید که به درآمد خوبی برسند.
وقتی پدینگتون متوجه می شود عمه دوست داشتنی اش از خانه سالمندان خرس ها غیبش زده، برای پیدا کردن او به همراه خانواده براون راهی جنگل های آمازون پرو می شود و در راه به گنجی افسانه ای بر می خورد.