یک جادوگر شرور، شاهزاده خانم کله شقی را می رباید و نامزد دانشمند او باید برای پیدا کردنش از هوش و زیرکی خود استفاده کند؛ درحالیکه خود شاهزاده خانم دست روی دست نگذاشته و شجاعانه نقشه فرار جسورانه ای کشیده است.
وقتی پدینگتون متوجه می شود عمه دوست داشتنی اش از خانه سالمندان خرس ها غیبش زده، برای پیدا کردن او به همراه خانواده براون راهی جنگل های آمازون پرو می شود و در راه به گنجی افسانه ای بر می خورد.
سید می خواهد سه تخم دایناسور را حیوان خانگی خود کند؛ اما مادر واقعی دایناسورها او را می رباید و به یک دنیای گمشده در زیر زمین می برد. حالا دوستان سید باید او را پیدا کنند و نجاتش دهند.
مرد سگی که نیمی سگ و نیمی انسان است، سوگند می خورد از شهرشان دربرابر گربه شروری به نام پیتی محافظت کند.
وقتی کارنِ کامپیوتر تصمیم می گیرد کل دنیا را تصاحب کند، پلانکتون باید با کمک باب اسفنجی و دوستانش جلوی او را بگیرد.
چامپ نگرش سختگیرانه اش را کنار می گذارد و جانش را به خطر می اندازد تا از میان کولاک و خیابان های پرخطر نیویورک پرواز کند و یک دارایی ارزشمند را به زنی مهربان بازگرداند.
یومی در مغزش سلول های مختلفی دارد که هرکدام مسئول احساسات و اعمال او هستند؛ اما نگرانی های او درباره آینده باعث تعارض میان سلول هایش شده و سلول اضطراب را بزرگ و بزرگتر کرده است.
نزدیک جنگل های بارانی، دختری به نام کریا از یک بچه اورانگوتان نگهداری می کند. او به همراه دو دوست دیگرش باید دربرابر دشواری ها و موانع جنگل دوام بیاورد.
یک کفش کتانی گران قیمت در نیویورک سیتی گم می شود و برای نجات خواهرش و بازگشت به صاحب واقعی خود باید تمام تلاش خودش را بکند.
دالیا، دختر نویسنده ای مشهور که به تازگی درگذشته، ماموریت به پایان رساندن رمان ناتمام پدرش را عهده دار می شود. برای این کار دالیا باید جزئی از داستان شود و با شخصیت های داستان نیمه تمام پدرش روبه رو شود...